جدول جو
جدول جو

معنی خل گیری کردن - جستجوی لغت در جدول جو

خل گیری کردن
(بِ سَ رِ زُ سُ خَ کَ دَ)
کارهای اشخاص خل را بجا آوردن. اعمال اشخاص خل را انجام دادن. دیوانگی کردن. خلبازی درآوردن. (از یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غلط گیری کردن
تصویر غلط گیری کردن
تصحیح کردن غلط های متن چاپی
فرهنگ فارسی عمید
(دَ مَ کَ دَ)
عمل غلطگیر. تصحیح نوشته و گفتۀ کسی
لغت نامه دهخدا
(هََ ث ث)
پی گیری کردن کاری را، دنبال کردن آنرا. مداومت کردن بر آن
لغت نامه دهخدا
(بَ سَ نِ شَ تَ)
کسب اطلاع کردن. خبر گرفتن، جاسوسی کردن
لغت نامه دهخدا
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
منع کردن ممانعت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پی گیری کردن
تصویر پی گیری کردن
پی گیری کردن کاری را. دنبال کردن آن را مداومت کردن بر آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غلط گیری کردن
تصویر غلط گیری کردن
تصحیح کردن نوشته یا گفته کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
منع کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
سخت گرفتن، مشکل گرفتن، عفیف بودن، سرسخت بودن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
يمنع
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
Preclude, Prevent, Stem
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
exclure, prévenir, arrêter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
wykluczać, zapobiegać, zatrzymywać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
배제하다 , 막다 , 막다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
исключать , предотвращать , остановить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
ausschließen, verhindern, stoppen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
روکنا , روکنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
প্রতিরোধ করা , থামানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
engellemek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
排除する , 防ぐ , 止める
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
排除 , 防止 , 阻止
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
למנוע , למנוע , לעצור
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
निषेध करना , रोकना , रोकना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
mengecualikan, mencegah, menghentikan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
ขัดขวาง , ป้องกัน , หยุด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
виключати , запобігати , зупиняти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
excluir, prevenir, detener
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
escludere, prevenire, fermare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
excluir, prevenir, deter
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جلوگیری کردن
تصویر جلوگیری کردن
uitsluiten, voorkomen, stoppen
دیکشنری فارسی به هلندی